منحنی پلانک

مفهوم درجه حرارت رنگی[1] نور سفید را با واحد کلوین و در مسیر منحنی پلانک[2] می شناسیم. به این ترتیب که از میانه برخورد طیف سبز و آبی که به شکل گیری طیف زرد می انجامد بخش آغازین منحنی مک آدام با کلوین کمتر از 2000 آغاز می شود. این طیفی است که گرایشش به رنگ زرد آنقدر هست که به سادگی نمی تواند به بخشی از نور سفید تعبیر شود. با حرکت روی این منحنی و فاصله گرفتن از دو طیف پیشین به محدوده رنگهای آبی و فیروزه ای نزدیک می شویم. نخستین تجربه های نور سفید در محدوده کلوین 2500 و حدود احساس گرمای رنگی مشابه نور لامپهای رشته ای التهابی است. این محدوده از روشنایی بیشتر کاربرد دکوراتیو دارد و معمولا در پروژه های خانگی یا به عنوان مکمل روشنایی مورد استفاده قرار می گیرد.

با حرکت روی منحنی مک آدام به سمت کلوینهای بالاتر، احساس رنگی نور به تدریج سردتر و سردتر می شود. در کلوین بالاتر از 3000 نوری شبیه به رنگ آفتاب ظهر تابستان و در کلوین 4000 به رنگ طبیعی آفتاب صبحگاهی نزدیک می شویم. کلوین 4000 از دلپذیرترین و پر کاربردترین طیف های رنگی برای استفاده در چراغهای روشنایی عمومی به شمار می رود



[1] Correlated Color Temprature

[2] Max Planck (1858-1947)

monhani Pelank

با نزدیک شدن به کلوین 5000 و بیشتر از آن وارد دامنه نورهای سرد می شویم، مانند نوری که در صبح زود یک روز زمستانی و هوای ابری تجربه می کنیم. این احساس سردی در کلوین های بالاتر از 6000 به اوج می رسد تا کم کم از محدوده نور سفید فاصله بگیریم و وارد دامنه نور آبی شویم. روشنایی با کلوین 5000 تا 6500 معمولا برای فضاهای پر تحرک مانند فضاهای ورزشی استفاده می شود. بالاترین کلوین ها به دلیل احساس سردی که دارند در فضاهایی مورد استفاده قرار می گیرند که حضور انسانی بالایی در آنها وجود ندارد. انبارها و سوله های صنعتی از جمله این فضاها هستند. یکی از ارزشهای نورهایی با کلوین بالا، بازده بیشتر آنهاست. به این معنی که معمولا یک منبع روشنایی با کلوین بالا به ازای هر وات مصرف انرژی روشنایی بیشتری تولید می کند نسبت به منبع روشنایی دیگری در همان تکنولوژی که مولد روشنایی با کلوین پایین است.